محل تبلیغات شما
دیروز بعد از مدت ها ، یعنی بعد از حدود سال یه کتابی رو پیدا کردم ( کتاب جای پا تا آزادی ، مجموعه اشعار سیمین بهبهانی ). یه روزی وقتی هنوز سرباز بودی ، آخرین تماسم رو گرفتم و بعد بی هیچ حرفی همه چی تموم شد ، اون روز احساس کردم که باید یک روز رو به تو و خاطراتت اختصاص بدم و بعد همه چی و فراموش کنم و برگردم سراغ درس و زندگی ، اون روز فکر میکردم دارم بهت ادای دین میکنم، در کتاب سیمین بهبهانی همون روز در حاشیه ی یکی از شعرها از احوالم نوشتم و به خودم قول

خسته ایم خدا خسته...

همین که میدانم هستی و حالت خوب است دنیایم زیباست

دعا کنیم زودتر گشایشی شود

، ,روز ,رو ,اون ,چی ,سیمین ,، اون ,و بعد ,سیمین بهبهانی ,اون روز ,همه چی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تست قانون محاسبات عمومی کشور مادیستا همه چیز از نوشته های خنده دار تا جدی رودسر شهر ساحلی